باهم بخندیم
**سقوط
هواپیما داشت سقوط می کرد همه داشتن جیغ میزدن به جز غضنفر!
ازش می پرسن چرا تو ساکتی ؟
میگه : مال بابام که نیست بدرک بذار سقوط کنه
**بند گردنی موبایل
به غضنفر ميگن: نظرت درباره بند گردني موبايل چيه؟!
ميگه :خوبه، فقط موقع شارژ گوشي يه 2 ساعتي آدم رو از كار و زندگي ميندازه.
**عجب گاوی
يك گاو نر دنبال يك گاو ماده مي افته گاو ماده هي فرار مي كرده دست آخر به يك كوچه مي رسه كه بن بست بوده برمي گرده و با حالت درماندگي مي گويد آخه چي از جون من مي خوايي گاو نر مي گه مااااااااااااااااااااااچ
**دم گربه
یارو دم یه گربه رو گرفته بوده و می کشیده.
بهش میگن گناه داره چرا دم گربه رو می کشی؟
میگه بابا من فقط دمش رو گرفتم ... خودش می کشه
**دوگانه سوز
آموزش و پرورش اعلام کرد معلميني که مثل شمع مي سوزند تا بايان سال 90 دوگانه سوز مي شوند!!!!
**پیاده
غضنفر داشته پیاده را می رفته . بهش می گن ، چرا پیاده ؟
می گه ، آخه دو قدم راه که ماشین نمی خواد.
می گن خوب حالا کجا می خوای بری ؟
میگه دارم میرم کارواش !!
**شاگرد – دراز – مربع – بیضی ...
معلم: الفباي فارسي رو بگو ببينم. شاگرد: الف – ب – پ – ت – ث – چهار – پنج – شش – هفت...
معلم: الفباي انگليسي رو بگو ببينم. شاگرد: ا – بي – سي – چهل – پنجاه – شصت – هفتاد...
معلم: الفباي يوناني رو بگو ببينم. شاگرد: آلفا – بتا – ستا – چهارتا – پنجتا ...
معلم: نخواستم بابا يه شعر بگو. شاگرد: نابرده رنج گنج – پنج – شش – هفت.. .
**کتاب بی محتوا
يارو ميره کتابخونه کتابشو پس بده. کتابدار ازش مي پرسه کتاب چطور بود؟ جواب مي ده : شخصيت زياد داشت ولي داستان و محتوي نداشت! کتابدار مي گه : مردک دفتر تلفن من دست تو چيکار مي کنه؟
**بازهم غضنفر
غضنفر مي ره ورزشگاه يه موج مكزيكي مياد غرق مي شه.
**هلپ
يه يه نفر داشته لب دريا قدم مي زده، يه انگليسيه داشته توي دريا غرق مي شده و هي داد ميزده هلپ هلپ، يه نفر ميگه: بجاي انگليسي مي رفتي شنا ياد ميگرفتي.
یکی شورت خارجي مي خره. ازش مي پرسن؟ چه احساسي داري؟ مي گه: احساس مي كنم، ماتحتم در غربته!
**پازل
يه نفر بعد از 2 سال چيدن يك پازل رو تموم ميكنه. بهش ميگن: چرا اينقدر طول دادي؟ ميگه: نه، اتفاقا خوب تموم كردم، روش نوشته بود 3 تا 5 سال
**ماشین دارید
يك بار غضنفر زنگ ميزنه تاكسي تلفني ميگه اقا ماشين داريد.مردي كه پشت تلفن بوده جواب ميده بله. غضنفر ميگه خوش به حالتون ما نداريم.
**کانگورو
یه روز بچه کانگورو رو می دزدند زنگ می زنه پلیس میگه : الو اقای پلیس جیبمو زدند
**مثل لیمو
خانم ها مثل ليمو شيرين هستند، اول شيرين و بعد تلخ مي شوند
**نصیحت پدرانه
پدر:« پسر جان! وقتی من به سن تو بودم، اصلاً دروغ نمی گفتم.»
پسر:« پدرجان! ممکن است بفرمایید که دروغگویی را از چه سنی شروع کردید؟»
**به تركه ميگن
سخت ترين كار تو زندگي چيه ؟ ميگه
رد كردن نمك از تو سوراخ نمكدون
**سقوط
هواپيما داشت سقوط ميكرد همه جيغ ميزدن به جز يه لره
. گفتن تو چرا جيغ نميزني؟ گفت:
مال بابام كه نيست بزار سقوط كنه
**تصادف
تركه داشته نصف شب رانندگي ميكرده از روبروش ميبينه يه كاميون مياد ميبينه ترمز نداره بقل دستيشو بيدار ميكنه ميگه اصغر پاشو تصادفو ببين
**هل نده
تركه ميره امام زاده ميبينه يه دختره داره ميگه :
خدايا يه شوهر خوب به من بده ، تركه خودشو ميندازه بغل دختره ميگه:
خدايا هل نده
**حرف نگاه
دوست دختر غضنفر بهش میگه: اگه توجه کنی میبینی که نگاهم باهات حرف میزنه.غضنفر میگه:اینقدر پلک نزن،صدات قطع و وصل میشه
**کافی شاپ
ترکه با نامزدش ميره كافي شاپ ، گارسون مياد ميگه :
چي ميل داريد براتون بيارم؟ دختره ميگه :
دوتا كافه گلاسه لطفاً
.تركه ميگه دوتا هم واسه من بيارين
**شاهگار ادبی
بخشي از يك شاهكار ادبي لري : يكي بيد يكي نبيد ، 3تا درخت بيد كه 2تاش بيد بيد ، يكيش بيد نبيد ، اوني كه بيد نبيد وسط اون 2تا كه بيد بيد بيد
**شوکه
يه روز يه اقايي با صداي بلند داد میزنه آقا اسد بچه ات مرد ، تركه تا می شنوه شوکه می شه و خودشو از طبقه پنجم پرت ميكنه پايين
به طبقه چهارم كه ميرسه به خودش ميگه اصلا من که بچه ندارم ، به طبقه سوم كه ميرسه ميگه ای بابا من که زن ندارم ، به طبقه دوم كه ميرسه ميگه بخدا من اصغر نيستم.
**غزای تکراری
اصفهونيه و رشتيه و تركه با هم يكجا كار ميكردن. يك روز ساعت ناهار, اصفهونيه ظرف
غذاشو باز ميكنه، ميبينه قورمهسبزيه, ميگه: اااي بازم قرمه سبزيِس! اگه فردا باز
قورمهسبزي باشه، من خودمو از اين برج پرت ميكنم پايين! بعد رشتيه ظرف غذاشو باز ميكنه، ميبينه كله
ماهي داره .. اونم شاكي ميشه، ميگه: ااووو! اگه فردام همين باشه منم خودمو پرت ميكنم پايين!
آخري تركه ظرف غذا رو باز ميكنه، كوفته داره.. حالش به هم ميخوره، ميگه: ايلده اگه منم اين
ظرفو فردا باز كنم ببينم كوفتهس.. خودمو پرت ميكنم پايين! خلاصه فردا سه نفري ميان سر كار
و در غذاها رو باز ميكنند و از قضا هر سه تا تكراري بوده، اينها هم خودشون رو پرت ميكنند
پايين! باري، پليس مياد واسه تحقيقات و بازجوه خِـرِ زناشون رو ميگيره كه نقصير شماهاست!
زن اصفهونيه ميگه: جناب سروان من نميدونستم, تو خونه هم هروقت قورمهسبزي درست
ميكردم ميخورد غر نميزد! زن رشتيه ميگه: اووو! تو رشت همه كله ماهي ميخورن، من روحمم
خبر نداشت اين دوست نداره. زن تركه ميگه: جناب سروان به ولله من يه هفته بود خونة مادرم
بودم، اين خودش واسه خودش غذا درست ميكرد.!
**اسم بچه
زن تركه حامله بوده، ميبرنش سونوگرافي كه جنسيت بچه رو معلوم كنند. چند دقیقه بعد دكتره میگه مژده بده، بچهت دختره. تركه ذوق می گه می شه بپرسین اسمش چیه ؟!
**کم خوابی
تركه شب ميخواسته بخوابه 2 تا تشك ميندازه زيرش يكي بهش ميگه واسه چي 2 تا تشك انداختي ؟ ميگه اخه ديشبم
نخوابيدم
**هواپیما ربایی
غضنفر وارد كابين خلبان شد و گفت: زود برو فرانسه. خلبان نگاهي كرد وگفت: ولي تو كه اسلحه نداري. غضنفر
گفت: خاك برسرتون، شما هميشه بايد اسلحه بالاي سرتون باشه، با زبون خوش نميتوني بري؟
**دفن
تركه مشكي پوشيده بود صورتش چنگ انداخته بود ازش ميپرسن چي شده چرا صورتت چنگ انداختي ميگه :
هيچي ايلده بابام مرده بود به زور دفنش كرديم!!!
**مانور
تو اردبيل مانور مي ذارن... دشمن فرضي پيروز ميشه
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده توسط م - باقری |
لينک ثابت
|چهار شنبه 23 آذر 1390برچسب:,|